Web Analytics Made Easy - Statcounter

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در یادداشتی پیرامون شخصیت قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب سلامی ایران به ویژگی‌های بارز شخصیتی وی و جایگاهش در نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت. 

در ادامه این مطلب که در اختیار سایت الف قرار گرفته را از نظر می‌گذرانید: 

در آستانه سالروز شهادت فرزندی از این دیاریم که به‌حق می‌توان او را تبلور عینی مکتب اسلام در این سال‌های اخیر دانست؛ مکتبی که انسان را هم عارف می‌پروراند و هم سیاستمداری کیّس، هم عالم به دانش روز می‌پسندد و هم اهل تقوا، هم مجاهد میدان‌های نبرد می‌خواهد و هم مدیری مدبّر و تبیین‌گر، و هم او را سخت و آهنین در برابر متجاوزان و زیاده‌خواهان (درون مرزی و برون مرزی) می‌سازد و هم نرم و رئوف در برابر توده‌های بی‌دفاع ملت‌ها و.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..
شهید سردار سلیمانی در تربیت و تهذیب خویش تا بدان‌جا پیش رفت که می‌توان بسیاری از مظاهر مکتب اسلام و به تبع آن انقلاب اسلامی را در عمر پر برکت او سراغ گرفت. با آن‌که وی در جایگاه تئوری‌پردازی نبود، به گونه‌ای الگوی عملی‌اش از مکتب مورد تجلیل ملت قرار گرفت که حتی در مخیله‌مان نمی‌گنجید. این بزرگداشت کم نظیر بدان معنا بود که او را شخصیتی چند بعدی می‌شناختند و رویکردش را در همه زمینه‌ها به مکتب نزدیک‌تر می‌پنداشتند؛ از این رو صاحبان همه سلایق را در تشییع پیکر او حاضر یافتیم. 
در آستانه دومین سالگرد این فاجعه تاریخی در یک محفل دانشجویی، عضو سابق یک تشکل- آقای وحید اشتری- با معیار عدالت‌خواهی خود، رویکرد این شهید را در عرصه اجتماعی و سیاسی غیر قابل پذیرش می‌خواند. استدلال ارائه شده در این زمینه قابل تأمل است: «من حاج قاسم را در حوزه‌های اجتماعی- سیاسی الگو می‌دانم؟ مطلقاً خیر»، «حاج قاسم در نگاه‌های سیاسی و اجتماعی به‌شدت قابل نقد بوده و با گرایش سیاسی من نمی‌خواند»، «من صبح تا شب همه کاری می‌کردم علیه لاریجانی[علی]، حاج قاسم برای میتینگ آقای لاریجانی سخنرانی می‌کرد.»، «حاج قاسم می‌گوید من دست روحانی را می‌بوسم». «مقوله عدالت‌خواهی با آن تعریفی که داریم می‌کنیم به‌عنوان نقد حاکمیت، نقد و آسیب‌شناسی در حوزه نابرابری آیا پروژه حاج قاسم بود، مسئله ایشان نبود؟ ایشان نماد مبارزه با دشمن خارجی است، کارکردی که برای ایشان متصورم با کارکرد یک جریان عدالت‌خواه متفاوت است.»
قبل از پرداختن به این جملات و بررسی آن‌ها باید دید وظایف نیروهای دلسوز و فهیم جامعه (فارغ از گرایش و سلیقه) در قبال چرخش قدرت در چارچوب نظامات کشور چیست؟ به عبارت دیگر، تعامل اکثریت با اقلیت و بالعکس باید چگونه باشد تا حقوق اساسی مردم یعنی حق تعیین سرنوشت پایمال نشود؟ کسانی که عدالت‌خواهی را محدود به حوزه اقتصاد می‌دانند آیا اصولاً در حوزه اجتماعی و سیاسی حقوقی برای اکثریت متفاوت از خود و به‌طور کلی برای صاحبان سلایق دیگر که در چارچوب قانون فعالند قائلند؟ همچنین اگر اقلیت تلاش کرد باور خود را با توسل به هر شیوه غیر اصولی و اخلاقی حاکم سازد آیا از دایره عدالت‌خواهی خارج شده است؟ زمانی که جریانی از طریق صندوق رأی به مدیریت قوه مجریه یا مقننه دست یافت، اقلیت در قبال آن، چه مسئولیتی دارد؟ اگر قرار باشد همواره اقلیت بر اساس ارزیابی و استنباط شخصی خود، منتخب اکثریت را فاسد و خائن بخواند آیا کار آمدی برای ساختار نظام جمهوری اسلامی می‌توان متصور بود؟ قطعاً پاسخ منفی خواهد بود. خوشبختانه نیروهایی همچون شهید سلیمانی ملهم از مشی امام و رهبری ضمن درک معنی حکمرانی، همواره کوشیده‌اند از طریق انتقادهای مصلحانه و حتی تشویق‌های هوشمندانه تا آن‌جا که ممکن است اکثریت را در مسیر منافع مردم هدایت کنند. در این محفل دانشجویی این سخن شهید سلیمانی مورد انتقاد قرار می‌گیرد: «من دست روحانی را می‌بوسم». این جمله بخشی از نامه شهید بعد از اتخاذ موضع اصولی توسط رئیس جمهور وقت است. در این نامه می‌خوانیم: «آن چه از فرمایشات حضرت‌عالی در رسانه‌ها منعکس شد، مبنی بر این‌که اگر نفت جمهوری اسلامی ایران صادر نشود، تضمینی برای صدور نفت کل منطقه نمی‌باشد و بیانات بسیار ارزشمندی که در موضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به رژیم صهیونیست فرمودید، مایه مباهات و افتخار است... دست شما را برای ایراد این سخنان به‌موقع، حکیمانه و صحیح می‌بوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد در خدمت هستیم.»
همان‌گونه که مشهود است بحث هدایت منتخبان اکثریت در مسیر مصالح جامعه است. شهید بزرگوار که در جلسات خصوصی و شوراها انتقادات بسیار تندی از آقای روحانی داشت با خضوع می‌کوشد ضمن تشویق یک اقدام خوب، برای دولت ریل‌گذاری کند؛ زیرا اگر برآیند آمد و شد دولت‌ها مثبت نباشد این نظام اسلامی است که غیر کارآمد ارزیابی خواهد شد. انسان‌های بزرگ در تاریخ از منیّت فاصله گرفته‌اند تا توانسته‌اند منشأ اثر باشند. این سردار دل‌ها نیز به تبعیت از امام و رهبری که همواره به تقویت دولت‌ها پرداخته‌اند(البته در جای خود انتقادات را هم مطرح ساخته‌اند) خود را در حد یک سرباز تنزل می‌دهد و برای پیشبرد «هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد» اعلام آمادگی می‌کند. طبعاً این ایثار و فهم از حکمرانی برای کسی که به تعبیر خود تمام همتش را صرفاً برای تخریب، به‌کار می‌گیرد به هیچ وجه قابل درک نیست: «من صبح تا شب همه کاری[؟!] می‌کردم علیه لاریجانی [علی]، حاج قاسم برای میتینگ آقای لاریجانی سخنرانی می‌کرد.» جملات شهید سلیمانی سرشار از گذشت از خود و عبوراز منیّت‌ها است، اما منتقد او که گویا خود را محور هستی می‌پندارد حتی به سوی انتقاد از مشی امام می‌رود که مجری جلوی او را می‌گیرد.
جا دارد در آستانه سالگرد این عزیز که همه سلایق، وی را به درستی «سردار دل‌ها» می‌خوانند دست‌کم به این واقعیت بیندیشیم که چرا آحاد جامعه مشی این بزرگمرد از دست رفته را در عدالت‌خواهی و پاسداری از حقوق همگان بر نگاه‌های محدود و صرفاً ستیزه‌‌گرانه ترجیح می‌دهند.
عباس سلیمی نمین
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران

منبع: الف

کلیدواژه: جمهوری اسلامی عدالت خواهی حاج قاسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۲۹۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فیلم‌های سیاه ما با فیلم‌های سیاه آمریکایی تفاوت‌هایی دارد

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت‌الاسلام احمد اولیایی در نشست تحلیل و بررسی فیلم «و عدالت برای همه» از سلسله نشست‌های سینما اندیشه که در سالن نمایش فیلم معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد در بیان نقد فیلم از لحاظ محتوایی تصریح کرد: باید نگاه کنیم فیلم از نظر محتوایی چه پیامی را در خود دارد؟ و چه چیزی را می‌خواهد ثابت کند؟ و چه ظرفیتی را برای ما ایجاد می‌کند؟ این فیلم پیرامون عدالت می‌باشد و عدالت اجتماعی به عنوان یک فضیلت انسانی اجتماعی در تمام دنیا در تمام حکومت‌ها در تمام مکاتب فکری مورد توجه است.

حجت‌الاسلام احمد اولیایی تصریح کرد: عدالت اجتماعی موضوع بسیار جذاب برای کار هنری چه در برنامه‌های تلویزیونی چه در سینما و چه در تمام قالب‌های هنری می‌باشد و این موضوع می‌تواند موضوع به شدت جذابی باشد چرا که فارغ از مکتب و ایدئولوژی و جامعه و جغرافیا است و همه انسان‌ها به این موضوع علاقه مند هستند و اینگونه محتواها می‌توانند همانند مسائل انسانی آغاز یک گفتگو باشد.

وی گفت: ما در تمام فیلم شاهد تضادهایی هستیم که آلپاچینو باید در بازی خود تضاد بین اخلاق و عدالت در تضاد بین فساد و عدالت در تضاد بین منافع شخصی و عدالت اجتماعی همه را نشان دهد و همچنین کارگردان به شکل بسیار رادیکال در صدد نقد سیستم قضائی آمریکا است.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان داشت: البته شرایط زمینه‌ای تولید این فیلم خیلی حائز اهمیت است یعنی حد فاصل بین ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰ یک زمینه‌ای در ایالات متحده وجود دارد و ما آن را پیروزی جنبش سیاه پوستان را داریم که بعد از سال‌ها شاید در حدود صد سال مبارزه حقوقی موفق می‌شوند تا لایحه برابری سیاه پوست-سفید پوست را در سال ۱۹۶۸ به تصویب برساند.

وی ادامه داد: کل فیلم درون سیستم قضائی اتفاق می‌افتد یعنی شما لوکیشن خیابان خانه و کلاً جامعه را کمتر می‌بینیم و سیستم قضائی که در این فیلم نشان داده می‌شود یک بروکراسی مداری محض را اشاره می‌کند بطوری که بروکراسی اداری در سیستم قضائی آمریکا در این فیلم به عنوان یک مانع بزرگ نشان داده می‌شود.

حجت‌الاسلام اولیایی گفت: امروزه در عمده کشورهای جهان در ایران ما همین معضل را داریم که مقام معظم رهبری بارها فرمودند که ما باید وارد مرحله دولت سازی بشویم چرا که ما در دولت مدرن زیست می‌کنیم. دولت مدرن یعنی مبتنی بر بروکراسی، مبتنی بر عقلانیت ابزاری و در زندگی مدرن، انسان‌ها بر اساس منافعی که به دست می‌آورند عقل خود را به کار می‌گیرند و این عقل ابزاری عقل به مثابه ابزاری برای تأمین منفعت می‌شود و این عقلانیت ابزاری نیز در سیستم قضائی به تصویر کشیده می‌شود.

وی بیان داشت: در برخی از فیلم‌های سیاه ما با فیلم‌های سیاه آمریکایی تفاوت‌هایی وجود دارد. بازیگر در این فیلم با یک بازی بی نظیر با یک کنشگری‌های قشنگ در صدد این است که به مخاطب خود بفهماند اصلاح سیستم امکان دارد و امید را در فیلم تزریق می‌کند.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: یعنی به جایی آنکه سیستم فاسد قضائی در ذهن شما و مخاطب بماند، اصلاح و امیدی در ذهن‌ها خواهد ماند اما در سیاه نمایی‌های برخی فیلم‌های ایرانی کارگردان و تهیه کننده سیستم را فاسد نشان می‌دهد که یک نفر بیاید و اصلاحش کند و نیت کارگردان و تهیه کننده بولد کردن آن سیاهی بوده ولی این فیلم با نقد سیستم قضائی آمریکا یک خوبی هم که دارد این است که یک سری عدالت‌هایی هم اجرا شده است و عده‌ای به حق و حقوق خودشان رسیده‌اند و در تیتراژ به ذهن مخاطب القا می‌شود که این امکان هست که سیستم رو به بهبودی برود و این با تزریق این نگاه به مخاطب آمریکایی بد در ذهن نمی‌ماند و ما در انتهای فیلم احساس می‌کنیم که با آمریکایی در چند سال آینده روبرو خواهیم شد که قوی‌ترین و پاک‌ترین سیستم قضائی دنیا را دارد اما ما در ایران برعکس عمل می‌کنیم.

وی ابراز داشت: ما به جای عدالت کیفری باید به سمت عدالت ترمیمی برویم و عدالت ترمیم به چه معناست؟ در عدالت کیفری چه سوال‌هایی مطرح می‌شود؟ سوال این است که چه قوانینی شکسته شده؟ مجرم کیست؟ و مجرم چه مجازاتی باید ببیند؟ اما در عدالت ترمیمی سوال نمی‌شود بلکه توضیحات سوال می‌شود که چه کسی آسیب دیده؟ چند نفر دخیل بودند؟ در آسیب دیدن این شخص چه کسانی در این وضعیت سهیم بودند؟ چه نیازهایی باعث شده است که اینها به سمت این کار بروند؟ عدالت ترمیمی دنبال آن است که بخواهد بزه را از بین ببرد لذا ما در ایران به سبب وجود اندیشه اسلامی این ظرفیت را داریم که متأسفانه به آنها پرداخته نمی‌شود.

حجت‌الاسلام احمد اولیایی ادامه داد: سینمای ما در ادبیات عدالت ترمیمی از حیث ادبیات علمی دانشگاهی و آکادمیک در ایران تکمیل نشده است ولی در اندیشه اسلامی ظرفیت‌هایی وجود دارد که ما بتوانیم در این ادبیات تولید فیلم کنیم. امروزه فیلم‌هایی که در حوزه دادگاهی و حوزه حقوقی در ایران تولید و پخش شده اینها همگی در بحث عدالت حقوقی عدالت کیفری همچون فیلم «علفزار» یا فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» زیاد داریم که سیستم را خشک نشان می‌دهند.

وی تصریح کرد: امروزه برخی از رویه‌هایی که در دادگاه ایران وجود دارد مثل بحث مشاوره، بحث تغییر مجازات‌ها توسط قاضی مثل کتاب خواندن یا مانند اینها یا حتی ایجاد چرخه تقصیر ترک فعل چند سالی در ایران باب شده است. در پارادایم عدالت تربیتی اندیشه اسلامی، اندیشه دینی منطبق با حقوق اسلامی و علوم انسانی اسلامی می‌باشد نه حقوق که از غرب وارد ایران شده باشد و لذا ما این ظرفیت را داریم که در این فضا تولید اندیشه کنیم و ما در اندیشه اسلامی دینی و بومی خودمان حرف داریم یعنی مردمی سازی که رهبری تاکید می‌کنند.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: برگزاری این سلسله جلسات برای این است که ببینیم ما ظرفیت‌های اندیشه‌ای و علم انسانی خودمان را چگونه می‌توانیم از مسیر سینما و تولید آثار هنری به مخاطب منتقل کنیم و حداقل یک سری گره‌های ذهنی ایجاد کنیم، حداقل پرسش‌هایی را خلق کنیم این حلقه مفقوده فقط با گفتگو ایجاد می‌شود یعنی اندیشمندان باید بنشینند گفتگو کنند تا این رابطه برقرار شود تا هنرمند با یک نگاه اندیشه‌ای به سمت تولید حرکت کند.

سلسله نشست‌های اکران و تحلیل و بررسی و ایده پردازی تولید فیلم از دیدگاه اندیشه اسلامی از سوی میز اسلامی سازی علوم انسانی و معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می‌شود.

کد خبر 6098144 فاطمه علی آبادی

دیگر خبرها

  • عباس مرادی سکاندار شهرداری نجف آباد شد
  • رضایت استاندار قزوین از اجرای طرح «دختران حاج قاسم»
  • فیلم‌های سیاه ما با فیلم‌های سیاه آمریکایی تفاوت‌هایی دارد
  • دست پر «مکتب حاج قاسم» در نمایشگاه کتاب تهران
  • برگزاری محفل انس با قرآن کریم در منزل شهید علی قرلی + تصاویر
  • برپایی یادواره شهید شاخص شهرستان کوار
  • اعزام کاروان دختران حاج قاسم از اصفهان به کرمان
  • حقوق کدام یک از ایثارگران امسال افزایش داشت؟
  • اعزام کاروان دختران حاج قاسم از اصفهان به کرمان+ فیلم
  • حقوق کدام یک از ایثارگران در سال ۱۴۰۳ افزایش داشت؟