یادداشت عباس سلیمینمین درباره انتخابات ۱۴۰۰| تحولی در راه است
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۲۲۸۵۷
"آقای احمدینژاد به عنوان فردی واله و شیدای قدرت شناخته شد؛ زیرا در این راه از هیچ عمل غیر اخلاقی و ساختارشکنانهای دریغ نورزید، که آخرین آن طرح تهمت سنگین تلاش برای پناهنده شدن آقای خجسته به اسرائیل بود." - اخبار سیاسی -
خبرگزاری تسنیم - عباس سلیمینمین: انتخابات 1400 در سختترین شرایط ممکن به لحاظ تحریمهای فلجکننده و بیسابقه تاریخی، رکود ناشی از جولان 16 ماهه کرونا، کمتحرکی کم سابقه رئیس دولت یازدهم و دوازدهم بهویژه بعد از ظهور این ویروس منحوس، غلبه یأس مطلق سیاسی بر پایگاه اجتماعی طیف اصلاحطلبان، برخی کمتدبیریهای استنباطی دستگاههای نظارتی، اظهارات غیرمسئولانه سیاستمدارانی بیسیاست، بمباران خارج از تصور افکار عمومی ملت ایران توسط رسانههای مجازی و غیرمجازی وابسته به لندن، واشنگتن، تلآویو، ریاض و عواملشان در کمپ آلبانی، شبکه ساواکیها و بازماندگان پهلوی و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این زمینه چند نکته ارزش تأمل خواهد داشت:
1ـ مواجهه مترقیانه و فرهنگمدارانه شاخصان طیفهای مختلف با انتخاب مردم نوعی آمادگی برای بر طرف ساختن نقارها را به نمایش میگذارد. فقدان ارتباطات منطقی بین طیفهای سیاسی به رسمیت شناخته شده توسط نظام تاکنون تبعات مخرب بسیاری برای مردم داشته است. آزمون اخیر صفبندی روشنی بین پایبندان به منافع ملی که ملت را به صندوقهای رأی فرا خواندند و دشمنان استقلال و عزت این مرز و بوم که ملت را به قهر با صندوق رأی سوق میدادند بود. گشایش باب ارتباط مستمر بین دسته اول از یک سو میتواند التهابها و نگرانیهای فزاینده مردم در آستانه انتخابات را برطرف سازد و از دیگر سو از اتلاف انرژی نیروهای پایبند به مصالح ملی در سطح کلان جلوگیری کند و توانمندیها را در مسیر حل مشکلات فعال سازد.
2ـ طیف اصلاحطلب دارای دنبالهای است که متأسفانه پایی در خارج از مرزهای منافع ملی دارد. طیف اصولگرا نیز دارای دنبالهای است که برخوردی تکفیرگرایانه با آن چه به مذاق سیاسیاش سازگار نیست دارد. در این آزمون ثابت شدکه میتوان به مهار این دنبالههای نه چندان شایسته توسط خود این دو طیف امیدوار بود. شاخصان اصلاحطلب به شعار تحریم نیروهای افراطی خود وقعی ننهادند، اصولگرایان نیز به فهرست نیروهای تکفیرگرایان برای شورای شهر تهران پشت کردند و حتی به صورت فاحشی به نامزد آنها برای مجلس شواری اسلامی؛ این رویکردی بسیار امیدوار کننده است که میتواند تقویت شود.
3ـ رفتار آقای قالیباف را میتوان به عنوان نمونه شایستهای در عرصه سیاستورزی شناخت. وی در چارچوب کار جمعی کمترین تردیدی برای پذیرش عقل جمعی از خود نشان نداد و با آنکه در دو سال گذشته آماج حملات آن دو دنباله اصلاحطلبان و اصولگرایان مورد اشاره بود، رأی دهندگان به فهرست امضا شده او برای شورای شهر رأی دادند و وی را شایسته مرجعیت اجتماعی و سیاسی دانستند.
4ـ آقای احمدینژاد به عنوان فردی واله و شیدای قدرت شناخته شد؛ زیرا در این راه از هیچ عمل غیر اخلاقی و ساختارشکنانهای دریغ نورزید، که آخرین آن طرح تهمت سنگین تلاش برای پناهنده شدن آقای خجسته به اسرائیل بود. وی با وجود حضورش در جایگاه ریاست جمهوری در دو دوره، قبل از ترک پاستور تمام زمینهها را برای ماندن در قدرت به زعم خویش فراهم ساخته بود، اما با هوشمندی نظام در مراقبت از «جمهوریت» در نیل به این آرزو ناکام ماند و اکنون با تأسف و تأثر در حالی به تاریخ میپیوندد که اعتباری برای خود باقی نگذاشته است.
5ـ مردم بهویژه جوانان یک بار دیگر فرصت شناخت دشمنان استقلال میهن را پیدا کردند. لندن که تمام تلاش خود را برای تحریم انتخابات به کار گرفت اگر کمترین اعتقاد به آزادی داشت میبایست انتخاب نهایی ملت را محترم میداشت، اما زمانی که هزینههای میلیاردی خود را بیحاصل یافت در حالی که مسئولیت حفظ امنیت رأی دهندگان ایرانی در این کشور را قانوناً به عهده داشت در حضور نیروهای پلیس خود به مجاهدین خلق اجازه داد تا به مراجعهکنندگان به حوزه رأیگیری حمله کنند و به ضرب و جرح آنان بپردازند، در چارچوب این خشم حتی دست یک بانوی ایرانی را شکستند. صرفنظر از کارنامه انگلیس در ایران که تحمیل دو کودتا بر ملت ایران از برگهای تاریک آن است یک بار دیگر مشخص شد که پشت ژستهای زیبا در شبکههای بیبیسی، من و تو و... چماقی پنهان است که هرگاه تبلیغات مؤثر نیفتد از آن بهرهگرفته میشود، اما هموطنان عزیز دور از میهن مطمئن باشند در آیندهای نه چندان دور، دست هدایتگران داعش، مجاهدین و... که به سوی منافع ملتهای منطقه دراز است شکسته خواهد شد.
6ـ رئیسجمهور منتخب علاوه بر کارنامه خود، که راهاندازی دادگاههای سیاسی با حضور هیئت منصفه به عنوان گامی مؤثر در راه امنیتبخشی به منتقدان شمهای از آن است، با اخلاقمداری خود در مناظرات و دوری از شعارهای عوامگرایانه، چه در قبل و چه بعد از انتخابات، این امید را هر روز پررنگتر میکند که تحولی در راه است.
در این تحول همه طیفهای سیاسی و آحاد ملت نقش خواهند داشت. این سرزمین در برابر صداقت، خاضع است و تمام توام خود را در صورت مشاهده آن برای سرعتبخشی به سربلندی و عزت ایران عزیز به میدان خواهد آورد.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران
عباس سلیمی نمین
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۲۲۸۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اهداف کوتاه مدت و بلندمدت افشاگری ها علیه قالیباف /کدام طیف او را زیر ضرب برده است؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، چند روز مانده به دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم حملات و افشاگریهای جدیدی درباره محمدباقر قالیباف در حال انجام است؛ خودش، همسرش، فرزندانش و البته مشاورانش و دستگاههای منتسب به او؛ همگی هدف این افشاگریها یا حملات هستند و در همه موارد پای قالیباف هم وسط است.
محمدباقر قالیباف در بازه زمانی نیمه دوم سال گذشته تا روزهای منتهی به دور اول انتخابات مجلس دوازدهم، تحت حملاتی از همین دست بود؛ اما آنچه سوال برانگیز شده این موضوع است که مواد اولیه و خام افشاگریها چه اندازه کثرت دارند که دو دور انتخابات را پوشش دادهاند! البته اینها غیر از موضوعات افشا شده در دوران ریاست بر مجلس و قبلتر در جریان دو دور انتخابات ریاستجمهوری است که درباره او منتشر شده بودند.
افشاگریها درباره قالیباف و اطرافیانش به دو صورت انجام میشود؛ نخست توسط چهرههای سیاسی و دوم توسط حسابهای توییتری در فضای مجازی. هدف هم قاعدتا در کوتاه مدت، جلوگیری از ریاست قالیباف بر مجلس دوازدهم است که احتمالا طیف جبهه پایداری و تندروها بیشترین سهم را خواهند داشت.
بخش اول چگونه کار میکند؟یک شکل از افشاگری ها، توسط برخی نمایندگان مجلس یا چهرههای سیاسی است که صورت میگیرد؛ آنها در قالب توییت و مصاحبه مواردی را بیان میکنند. آنهایی که در این بخش از سناریو نقشآفرینی میکنند، بیشتر عملکرد مدیریتی و سیاسی قالیباف را زیر سوال میبرند و از بابت چهرههای نزدیک به او مانند مشاورانش سخن به میان میآورند.
به عبارت دیگر آنکه این دسته از افراد سعی میکنند به روایت خودشان، بر اساس قاعده بازیهای سیاسی رفتار کنند و وارد مسائل خانوادگی نشوند. از سوی دیگر، بستری که این افراد بر آن اقدام به بیان سخنانشان یا به عبارت بهتر افشاگریهایشان میکنند، معمولا سایتها و خبرگزاریهایی هستند که موضعگیریهایی علیه قالیباف دارند.
مثلا روز گذشته، بیژن نوباوهوطن نماینده مجلس یازدهم و از منتقدان قالیباف، با خبرگزاری دولت یعنی ایرنا گفتوگو کرده است. این گفتوگو واجد هر دو شرط بود؛ یک چهره سیاسی منتقد رئیس مجلس با خبرگزاری دولت که زاویهای جدی با مجلس و بخصوص قالیباف دارد، سخن گفته است. او در این گفتوگو تاکید کرده «در بسیاری از مواقع میبینیم دستهایی بیش از مطالبات نمایندگان در کار است یعنی افرادی که نمیخواهم اسم ببرم مشخصا در بودجه دخالت میکنند». او در بخش دیگری مستقیما مشاوران قالیباف را هدف قرار داده و در انتقاد از آنها گفته «مشاوران رئیس مجلس هر بودجه ای را بررسی میکنند نمیدانم این موضوع قانونی است یانه؟ میآیند و میروند و اینقدر طول میدهند که نماینده به چیزی رأی میدهد که نمیخواهد. اینجا قدرت و اختیار نماینده است که سلب میشود و این خطر است.»
نوباوهوطن که به تفکرات جبهه پایداری مشهور است، این بار به مشاوران قالیباف اتهام زده است: «گاهی افرادی که به عنوان مشاور در مجلس دائما رفت وآمد میکنند و در میان نمایندگان مینشینند و اینها تصمیم سازی و فکرسازی و رایسازی میکنند. یک نفر را میخواهی رای بدهی اینها هستند که میگویند به چه کسی رای بدهند و به چه کسی رای ندهند. قول میدهند که فلان کار را برای شما میکنیم فلان وام را میدهیم در حوزه انتخابیهتان فلان کار را میکنیم.»
نوباوه بخش دیگری از سخنانش را در راستای خط خبری چند روز اخیر خبرگزاری دولت بیان کرده است؛ یعنی فشار و حمله به مرکز پژوهشهای مجلس بابت انتشار گزارشهایی بر خلاف میل دولتیها. او گفته «بعضی از کارمندان مرکز پژوهشها هنگام بررسی بعضی از طرحها و یا لوایح، اعمال نفوذهای فردی و سیاسی میکردند و جریان خاصی را آنجا مشاهده کردیم به خصوص در مورد ساماندهی طرح فضای مجازی که صددرصد از طریق رسانهها مستقیم از طریق فضای مجازی و اینترنت پخش میشد ما شاهد بودیم قبل از اینکه حتی مصوباتش بخواهد به تصویب برسد و یا رایگیری صورت بگیرد در فضای مجازی از طریق مرکز پژوهشها منتشر میشد.»
خبرگزاری ایرنا در هفتههای اخیر به صورت مسلسلوار اقدام به انتشار مصاحبههایی کرده که مشخصا مرکز پژوهشهای مجلس را زیر ضرب برده است. مصاحبههای ایرنا با نمایندگانی بود که منتقد عملکرد قالیباف از یک سو و از سوی دیگر حامی دولت هستند. آنها عملکرد مرکز پژوهشها را مورد انتقاد قرار دادهاند که از این طریق، سقلمهای هم به قالیباف میخورد.
بخش دوم چگونه عمل میکند؟بخش دوم سناریویی که این روزها در ارتباط با قالیباف در حال اجراست، افشاگری درباره خانوادهاش است. برخی اکانتهای توییتری که بعضا هم بدون نام و نشان واقعی هستند، اقدام به انتشار مدارکی درباره فرزندان قالیباف میکنند؛ مدارکی درباره تحصیل اسحاق قالیباف در استرالیا و مراودات مالی دو پسر قالیباف(اسحاق و الیاس) و همچنین همسر رئیس مجلس.
از قرار معلوم مدارک منتشره در دسترس این طیف منتقد این روزهای قالیباف بوده است؛ البته منظور نه منتشرکنندگان، که آنهایی منظورند که این مدارک را در اختیار منتشرکنندگان قرار دادهاند. به عبارت دیگر، آنها این مدارک را در کشوهایشان نگه داشته بودند تا در موعد مقرر و زمانی که لازم است قالیباف زیر ضرب افکار عمومی برود، منتشر کنند.
یعنی آنها مشغول استفاده ابزاری از قالیباف بودهاند و حالا که پاجوشهایشان در حال رشد است، دیگر انگار نیازی به حضور قالیباف لااقل در صندلی ریاست ندارند. از همین رو افشاگری، پشت افشاگری درباره قالیباف در حال انجام است.
هرچند برخی معتقدند که مسائل خانوادگی نباید وارد دعواهای سیاسی شود، اما این نکته قابل چشمپوشی نیست که افرادی نظیر قالیباف و دیگر چهرههای تصمیمگیر، که شب و روز بر شعارهایشان پافشاری میکنند، آیا توانستهاند این شعارها را در خانواده خود نیز جاری و ساری کنند یا خیر؟ آیا توانستهاند فرزندان خود را متقاعد کنند تا بر اساس سبک زندگیای که خودشان مبلغ آن هستند، زندگی کنند؟ قاعدتا با افشای سفرها و مخارج و سبک زندگی فرزندان قالیباف، او زیر ضرب شدیدی قرار گرفته است اما همچنان همان شعارها را فریاد میزند.
اهداف چند لایه از افشاگریهاقاعدتا با بررسی و کنار هم قرار دادن ردپاهای موجود در این اقدامات علیه قالیباف، آن طیف سیاسی که مشغول زدن رئیس مجلس است، مشخص میشود. آنها اهدافی چند لایه داشته و دارند که تا الان به توفیقی نسبی دست پیدا کردهاند.
نخست عدم راهیابی قالیباف به مجلس بود که البته هدفی بلند پروازانه بود و آنها تمرکزشان را بیشتر بر روی راهیابی یک قالیباف ضعیف شده به مجلس گذاشته بودند. آنها به این هدف نخستشان دست پیدا کردند و قالیباف که نفر اول رایگیری ۱۳۹۸ بود، پایینتر از محمود نبویان، حمید رسایی و امیرحسین ثابتی قرار گرفت؛ البته که همه اینها به لطف پایینترین مشارکت در انتخابات مجلس در تاریخ جمهوری اسلامی است.
دومین هدف، پایین کشیدن قالیباف از صندلی ریاست است که آنها در این برهه زمانی تا زمان انتخابات هیات رئیسه مجلس جدید بر آن تمرکز دارند؛ اگر موفق شوند که قالیباف را از کرسی ریاست به زیر بکشند، عملا توانستهاند که او را از حیض انتفاع در سیاست ساقط کنند. چرا که در این صورت، هدف سومشان که خنثیشدن توان سیاسی قالیباف برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴ و رقابت با ابراهیم رئیسی است، عملا به صورت اتوماتیک کسب میشود.
بنا بر این اگر طیف مخالف قالیباف این روزها هزینه زیادی برای زدن او میکند، برای «شفافیت» و این دست مسائل نیست؛ بلکه به دنبال اهدافی کوتاه مدت و بلند مدت هستند؛ کوتاه مدت؛ نشستن قالیباف بر صندلی نمایندگی در صحن و نه هیات رئیسه و بلند مدت، قالیبافزدایی از سیاست و عدم توانایی سیاسیاش برای ریاستجمهوری ۱۴۰۴.
27215
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903949